امروزه دانش و سرمایههای فکری سازمانها یکی از مزیتهای اصلی
رقابت محسوب میشود و میتوان اذعان داشت که دانش، قلب اقتصاد جهانی است و
این امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و اقدام عملی برمبنای این
عوامل تاثیر گذار در مراحل مختلف طراحی و استقرار سیستم مدیریت دانش است.
از
ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل
دادهها از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار spss و Lisrel بهره گرفته
شد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که بین اجرای بهینهتر سیستم مدیریت دانش
با مولفههای( فناوری اطلاعات، شاخص توانمندی ساختار و فرهنگ سازمانی،
عنصر توانمندی مدیریتی و عنصر فرایند مدیریت دانش) رابطه معناداری وجود
دارد.
محیط رقابتی جهان حال حاضر، مدیریت دانش بعنوان ابزاری توانمند
جهت حفظ موقعیت رقابتی و مدیریت نوآوری و عامل کلیدی برای بقا در سازمانها
تلقی گردیده است.
بدلیل
داشتن پتانسیل مناسب تا کنون مدیریت دانش در صنایع بزرگ جهت پیاده سازی و
اجرا مطرح گردیده است و صنایع کوچک و متوسط کمتر به آن توجه نمودهاند.
در
این مقاله با بیان مرور ادبیات موضوعی موجود به ضرورت توجه صنایع کوچک و
متوسط به مدیریت دانش و ظرفیتها و محدودیتهای موجود به این نتیجه
رسیدهایم که مدلهای پیاده سازی مدیریت دانش در صنایع بزرگ درSMEها قابل
اجرا نیست و نمیتوان مدل یکسانی برای آنها تجویز نمود در انتها نیز
چارچوب کلی جهت پیاده سازی مدیریت دانش درSMEها ارایه شده است.
سازمانهای
کنوین، اهمیت بیشتری جهت درک، انطباقپذیری و مدیریت تغییرات محیط
پیرامون قایل شده و در کسب و به کارگیری دانش و … در این بخش انواع مقاله
مدیریت دانش ارایه شده است.
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت
اندوختههای علمی( به انگلیسی: Knowledge management- KM) به معنای در
دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که
به هنگام نیاز، در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا
آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند.
مدیریت دانش، شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش و تطبیق بینشها و تجارب در سازمان میباشد.
برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی، بر این دو جز اصلی، بنا میشود.
منبع : مقاله مدیریت دانش
اغلب زوجها انتظار دارند که وجود یک کودک، باعث تحیکم روابطشان شود
اما مشکلات و سختیهای فرزند اول معمولا آنها را مضطرب و پریشانخاطر
میکند؛ با این حال زوجهای بسیاری نیز هستند که پدر مادر شدن را، راهی
برای قویتر شدن خود میپندارند.
من به عنوان یک متخصص خانواده، زمانی
که در انتظار فرزند اول خود بودم، از تاثیری که قرار بود فرزندم بر همسر و
خانوادهام اعمال کند کاملا آگاهی داشتم.
این کاهش توقع در بین زنان، مخصوصا مادرانی که دارای فرزند دیگری نیز هستند به وضوح دیده میشود.
نارضایتی مادران نسبت به وظیفهشان در نگهداری کودک، از میزان رضایت آنها نسبت به زندگی زناشویی میکاهد.
در این پژوهش رابطه بین ترتیب تولد خانوادگی دانشجویان با سبک زندگی آنها بررسی شد.
خانواده براساس جایگاهی که دارد، بیشترین تاثیر را بر فرزند در
امور مختلف دارد؛ والدین احساس میکنند فرزندان هنگام ورود به سیستم
آموزشی( دبستان و غیره) تحت تعلیم قرار میگیرند و شخصیت ایشان ساخته
میشود، اما غافل از آنکه اکثر تاثیرپذیری فرزندان در همان سالهای اولیه و
قبل از ورود به سیستم همگانی آموزش و تعلیم است.
پبر
این اساس، با اینکه والدین و محققین از تولد فرزند جدید به عنوان یک
رویداد پر استرس یاد میکنند اما این رویداد میتواند برای فرزند اول نیز
یک بحران روحی عاطفی تلقی شود. با این حال، بررسیهای جدید حاکی از آن است
که همهی فرزندان بزرگتر، تغییراتی در رفتارشان نشان نمیدهند؛ درصورتیکه
تغییراتی نیز در رفتارشان دیده شود کاملا طبیعی و عادی است و نباید همهی
آنها را به دید منفی نگریست. تا کنون نظر بر این بوده است که کودک اول با
ورود یک خواهر و یا یک برادر جدید به خانواده احساس راحتی نمیکند و دچار
تنش و اضطراب میشود؛ اما تحقیقات جدید از این نظر پیروی نمیکنند. در واقع
رفتار فرزند اول نسبت به حضور عضو جدید خانواده، کاملا بسته به شرایط و
شخصیتی میباشد که آن کودک دارد. همچنین این رفتار به سن او، طرز مراقبت
والدین از او، رابطهی پدر و مادر با یکدیگر و زمینهی خانوادگیاش نیز
بستگی دارد.این امر قویا میتواند ناشی از عدم آگاهی از نحوه برخورد صحیح والدین با فرزندان
در مراحل مختلف رشد و تکامل و عواقب جبران ناپذیر بر زندگی آینده جوانان
باشد که خود لزوم آموزشهای همگانی براساس برنامههای ساختار یافته برای
والدین قبل از تولد فرزندان را مطرح مینماید
نیروی انسانی هر سازمان منبع گرانبهای آن سازمان است که میتواند آن را در راستای نیل به اهدافش یاری نماید.
که اهمیت وظیفه بیشترین تاثیر و وجود بازخورد در شغل کارکنان کمترین تاثیر را بر میزان تعهد سازمانی کارکنان دارد.
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ویژگیهای فردی و رضایت شغلی بر تعهد سازمانی کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان کردستان بود.
روش
ها: این مطالعه توصیفی-همبستگی است که به صورت مقطعی در سال ١۳۹۰ در مرکز
مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان اصفهان صورت پذیرفت.
حجم جامعه نمونه با فرمول کوکران معادل ١۲۸ نفر است.
برای انتخاب نمونهها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است.
به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد شده تعهد سازمانی آلن و مایر بهره گرفته شد.
به علاوه نتایج نشان داده است، این رابطه معکوس و شدت آن ضعیف بوده است.
بهطوری که نتایج نشان داده است، میانگین تعهد سازمانی نیرویهای قراردادی بالاتر از سایر گروهها( رسمی-پیمانی) بوده است.
البته این تفاوت میانگین در تعهد تکلیفی و تعهد مستمر نیز مشاهده شده است.
اغلب
سازمانها برای هدایت و اثر بر نگرشها و رفتارهای کارکنان و نیز اطمینان
از اثربخشی وسایل دستیابی به هدفهای سازمان، از مجموعه متنوعی از
سازوکارهای کنترل استفاده میکنند.
از
این رو با در نظر گرفتن جایگاه ویژه ساختار سازمان و نقش آن در هدایت
نگرشها و رفتارهای کارکنان و ابعاد مختلف شغلی، هدف اصلی این پژوهش،
مطالعه آثار ساختار سازمانی و ویژگیهای شغل بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی است.
پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و برای جمعآوری دادهها، از ابزار پرسشنامه استفاده میشود.
برای
تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها و مدل، از آزمونهای ضریب آلفای
کرونباخ، تحلیل مسیر( رگرسیون چندگانه) و تحلیل عاملی تاییدی( CFA) استفاده
شد.
یافتههای پژوهش حاکی از این است که در میان متغیرهای ساختار
سازمانی، رسمیت مهمترین عامل اثرگذار منفی بر تنوع وظیفه، هویت وظیفه و
استقلال شغلی محسوب میشود.
همچنین میتوان تمرکز را به عنوان اصلیترین عامل اثرگذار بر اهمیت وظیفه و بازخور شغلی در نظر گرفت.
علاوه بر این در میان متغیرهای مربوط به ویژگیهای شغل، بازخور شغلی بیشترین اثر را بر رضایت شغلی دارد.
درنهایت نیز یافتههای پژوهش نشان داد که رضایت شغلی اثر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی کارکنان دارد.
مدیریت ارتباط با مشتری
یا Customer Relationship Management که به صورت خلاصه CRM نوشته میشود،
به همه فرآیندها و فناوریهایی گفته میشود که در شرکتها و سازمانها
برای شناسایی، ترغیب، گسترش، حفظ و ارایه خدمات بهتر به مشتریان به کار
میرود.
اصول مدیریت ارتباط با مشتری، چگونگی ایجاد موفق یک سیستم و
اجرای آن را برای ارتباط با مشتریان از شروع و اجرای اولیه یک چنین سیستمی
تا نگهداری آن در زمانهای مختلف را بیان میکند.
مدیریت ارتباط با مشتری،استراتژی جامع کسب و کار و بازاریابی است که فناوری،فرآیندها و تمامی فعالیتهای کسب و کار را حول مشتری یکپارچه میسازد.
در راستای تکریم مشتریان و ارتقا سطح کیفی خدمات، شرکت سامانههای مدیریت از سامانه یکپارچه مرکز تماس خود، رونمایی خواهد کرد.
سامانههای
مدیریت، به همین منظور، علاوه بر امکاناتی که پیش از این از طریق پورتال
مشتریان در دسترس قرار داشتند، با ارتقا سامانه پاسخگویی تلفنی، گامی نو
در جهت بهبود خدمت رسانی به مشتریان عزیز برداشته است.
در سامانه جدید برای تمامی مشتریان سامانههای مدیریت، شناسه مشتری منحصربهفردی در نظر گرفته شده است.
با
توجه به لزوم تعیین وضعیت سفارشات فعال مشتریان، خواهشمند است حداکثر تا
تاریخ 20 خرداد 98 با مراجعه به پورتال مشتریان سامانههای مدیریت و یا
تماس تلفنی با شماره 43919000 داخلی 1 اطلاعات لازم در خصوص سفارشات فعال
سازمان خود را حاصل نمایید.
مدیریت کارآمد روابط مشتری یک چالش مهم در رقابت کسب و کار شده است.
تحقیقات متعدد نشان میدهد که CRM تاثیر بسزایی بر عملکرد بازاریابی سازمانها میگذارد.
لیکن،
در پژوهش انجام شده بین متغیرهای مورد مطالعه ارتباط ضعیفی وجود
داردمدیریت ارتباط با مشتری( CRM) به اقدامات، استراتژیها و تکنولوژیهایی
گفته میشود که شرکتها برای مدیریت و تجزیه و تحلیل تعاملاتشان با
مشتری در طول چرخهی حیات او و با هدف بهبود ارتباطات تجاری و افزایش فروش
به کار میگیرند.
سیستمهای CRM با هدف گردآوردی اطلاعات در مورد
مشتریان از طریق کانالهای مختلف، یا مراکز ارتباطی مختلف مانند وبسایت
شرکت، تلفن، ایمیل مستقیم، کانالهای بازاریابی و رسانههای اجتماعی، طراحی
میشوند.
سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری(
CRM) میتوانند به کارمندانی که ارتباط مستقیم با مشتریان دارند،
اطلاعاتی دربارهی شخصیت، تاریخچهی خرید، علایق و نگرانیهایشان بدهند.
منبع : مقاله مدیریت ارتباط با مشتری
بازاریابی رابطه مند،
فرایند مستمر جهت شناسایی و ایجاد ارزشهای جدید برای مشتریان است که در آن
منافع دو جانبه مورد توجه قرار دارد و این منافع در طول دوره عمر مشتری با
او تقسیم میشود.
یکی از ابزارهای ایجاد روابط بلند با مشتری استفاده
از بازاریابی رابطه مند می باشد، ولی در حال حاضر با توجه به رقابت شدید
بین سازمانهای تجاری، تنها استفاده از رویکرد بازاریابی رابطه مند کافی
بهنظر نمیرسد.
در این تحقیق تاثیر عناصر بازاریابی رابطه مند را با
تلفیق دو نوع بازاریابی یعنی بازاریابی حسی و بازاریابی حمایتی بر وفاداری
مشتریان مورد بررسی قرار دادهایم.
سازمانها با درکی که از اهمیت
رضایت مشتری کسب کرده اند، به تدریج در حال فاصله گیری از بازاریابی سنتی و
گرایش به سمت بازاریابی رابطه مند میباشند.
مقاله حاضر یک مطالعه
توصیفی است که به روش همبستگی از نوع رگرسیون چند متغیره انجام شده است و
جامعه آماری آن ١۶۰ نفر از مشتریان بانک سامان در شهرستان اصفهان میباشد.
نتایج
این تحقیق نشان میدهد که به ترتیب الویت، شایستگی( ۲۵۳/۰ )، ارتباطات(
۲۰۴/۰ )، اعتماد( ١۳۶/۰) و مدیریت تعارض( ۰۹۵/۰) بر رضایت مشتری از خدمات
بانک سامان رابطه داشته، اما تعهد رابطه معناداری با رضایت آنها نداشته
است.
امروزه موسسات و شرکتهایی موفقتر هستند که رضایت مشتریان خود را
بیشترتامین کنند، چرا که سازمانها به مشتریان خود وابستهاند به همین
دلیل باید نیازهای آنان را درک کنند و خواستههای آنا را برآورده سازند و
سعی کنند از انتظارات آنان پیشی بگیرند.
با افول بازاریابی معاملهای و ظهور بازاریابی رابطه مند، شرکتها برآنند تا با بهره گیری از استراتژیهای بازاریابی رابطه مند، روابط مستحکمی با مشتریان ارزنده و خوش آتیه خود ایجاد کنند و از این طریق مزیت ناملموس و پایداری کسب نمایند.
در
این مقاله بعد از مقدمه، شکل گیری بازاریابی رابطه مند و سپس تعاریف و
مفاهیم استراتژیکی و تاکتیکی آن و دلایل رشد آن و اجزا و عوامل آن و
استراتژیها و عوامل موثر در موفقیت استراتژیها و سطوح بازاریابی رابطه مند و همچنین مزایای بازاریابیرابطه مند مورد بررسی قرار میگیرد.
منبع : مقاله بازاریابی رابطه مند