فرآیند دانش آفرینی که همان تولید دانش
و در نهایت تبدیل آن به محصولات و خدمات از طریق مفهوم نوآوری است مدیریت
دانش کوششی هماهنگ است برای تصرف دانش حیاتی سازمان، اشتراک میان یک سازمان
و برجسته کردن در حافظه جمعی سازمانی برای بهبود تصمیم گیری افزایش بهره
وری و نوآوری .
لذا دراین مقاله حاضر ابتدا تعریفی جامع از مدیریت دانش
را بیان میکنیم سپس در ادامه نظریههای مدیریت دانش را در سه مقوله
مختلف مطرح کردهایم ودر خاتمه به بحث و بررسی ده مدل ازاساسیترین مدلهای
مدیریت دانش در سازمان پرداخته شده استدانش به عنوان اساس و مهمترین عامل
رقابت مطرح شده است و در کنار دانش، نوآوری نیز به عنوان مهمترین عامل جهت
بقای شرکتهای فناور و دانش تبیان شناخته شده است.
فرآیند دانش
آفرینی که همان تولید دانش و در نهایت تبدیل آن به محصولات و خدمات از طریق
مفهوم نوآوری است مدیریت دانش کوششی هماهنگ است برای تصرف دانش حیاتی
سازمان، اشتراک میان یک سازمان و برجسته کردن در حافظه جمعی سازمانی برای
بهبود تصمیم گیری افزایش بهره وری و نوآوری .
لذا دراین مقاله حاضر ابتدا تعریفی جامع از مدیریت دانش را بیان میکنیم سپس در ادامه نظریههای مدیریت دانش
را در سه مقوله مختلف مطرح کردهایم ودر خاتمه به بحث و بررسی ده مدل
ازاساسیترین مدلهای مدیریت دانش در سازمان پرداخته شده است در این فایل پس
از تعریف دانش، طبقهبندی انواع دانش و معرفی ابعاد آن، به تعریف مدیریت
دانش میپردازیم.
هدف غایی، ایجاد زمینه برای طرح مسیله بازسازی رشته
مدیریت دانش موجود در علم مدرن و تمدن غرب، و بازخوانی آن براساس مبانی
رقیب ازجمله مبانی دینی و تمدن دینی، و فراهم آوردن زمینه تدوین نظریه جدید
درباره مدیریت دانش براساس مبانی دینی است.
مبانی فلسفی به عنوان مبانی
نظری دور، مبانی پارادایمی علوم انسانی، برخی علوم و نظریههای این علوم
به عنوان مبانی نظری میانی و پارادایمهای درونی مدیریت دانش و
حوزههای مرتبط، به عنوان مبانی نظری نزدیک شناسایی شدند.
در نهایت روابط بین مولفههای فوق با نظریههای مدیریت دانش کشف شد و در قالب یک مدل مفهومی چارچوب بندی شده ارایه گردید.
این
مدل چگونگی تاثیرگذاری مبانی مدیریت دانش بر نظریههای آن را تبیین
میکند و میتوان از آن برای بازسازی نظریههای موجود و تدوین
نظریههای جدید استفاده کرد.
از دیدگاه سلامت نگر اگر هدف از ورزش ارتقا سلامت عمومی جامعه باشد و از
دیدگاه ورزشی اگر حضور طولانیتر ورزشکار و عدم غیبت در میادین ورزشی به
علل مختلف ازجمله ترس و نگرانی، آسیب و .
مطالعات متعدد نشان داده است پرداختن زود هنگام به فعالیتهای حرفهای باعث عدم موفقیت کودک در تداوم فعالیت ورزشی میباشد.
در سالهای اول شروع ورزش پایه
فعالیت تخصصی باید تنها۴۰-۳۰% کل زمان فعالیت ورزشی را تشکیل دهد و بتدریج
این میزان افزایش مییابد به گونه ایکه در سنین ١۵-١۴ سالگی ۵۰% فعالیت
ورزش برای فعالیت تخصصی در نظر گرفته میشود و درنهایت نیز در سنین جوانی و
ورزش بزرگسالان باید همواره ۲۰% فعالیتهای ورزشی غیر اختصاصی و فعالیتهای
عمومی و پایه ورزشی باشد.
در سنین ١۴-١١ سالگی ورزشهای کم برخورد مانند
والیبال، بدمینتون، بسکتبال، فوتبال و دوچرخه سواری توصیه میشود و نهایتا
ورزشهای بسایر پر برخورد و یا ورزشهایی که فشار وارده بر بدن بیش از حد
متعارف میباشد مانند وزنه برداری، کشتی، فوتبال آمریکایی، هاکی و بوکس بعد
از سنین بلوغ و ١۵ سالگی توصیه میشود.
ورزش به تمامی گونههای فعالیت
فیزیکی بدن گفته میشود که شرکت کنندگان آن میتوانند به صورت منظم و
سازمان یافته یا گاه به گاه در آن شرکت کنند و از آن برای بهبود تناسب
اندامشان یا فراهم آوردن سرگرمی و تفریح بهره ببرند.
ورزش میتواند به
صورت رقابتی برگزار شود که در این صورت باید بر پایهٔ رشته قوانینی که مورد
توافق همگان است، یک یا چند برنده در آن مشخص گردد که در اینگونه ورزشها
شرکت کنندگان باید درجهای از توانمندیهای مربوط به آن رشته به ویژه در
ردههای بالاتر را دارا باشند.
گونههایی از فعالیتهای غیر فیزیکی وجود
دارد که گاهی آنها را به ورزش نسبت میدهند؛ برای نمونه میتوان به
ورقبازی و بازیهای تختهای و فکری اشاره کرد.
تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد: امروزه ورزش های پایه یکی از اموری است که به عناوین مختلف در جهان مطرح شده و گروه زیادی به اشکال گوناگون با آن سرو کار دارند.
گروهی طرفدار و علاقه مند به ورزش و دیدن برنامه ها، مسابقات و نمایشهای ورزشی بوده، وعدهای نیز از راه ورزش امور زندگی خویش را میگذرانند.
بخشهای
قابل توجهی از برنامههای تلویزیون، رادیو، مجلات و سایر رسانههای
گروهی، به ورزشی و اخبار ورزشی اختصاص دارد و خلاصه ورزش یکی از اموری است
که در جهان به صورت جدی مطرح بوده و از جهات مختلف دارای اهمیت میباشد
منبع : مقاله ورزش های پایه
دنیای غرب که در چهارصد سال گذشته سعی در جدایی امور دنیوی و معنوی داشته است، اکنون در جست و جوی یکپارچگی آنهاست.
با
توجه به تنوع دیدگاهها درباره معنویت، در ادبیات، معنویت در محیط کار با
رویکردهای مختلفی بررسی شده است که سه رویکرد اصلی عبارتند از: ?.
رویکرد دینی که معنویت را در پیروی از دستورات یک دین خاص مثل مسیحیت
میبیند؛ ?. رویکرد درونگرا که معنویت را امری درونی میداند و ?
نتایج آزمون فرضیات تحقیق به روش مدل سازی معادلات ساختاری گویای وجود رابطه معنادار بین معنویت در محیط کار و رفتار شهروندی سازمانی میباشد.
پژوهش
حاضر با هدف بررسی و تبیین رابطه معنویت در محیط کار و ابعاد سهگانه آن(
کار معنیدار، حس همبستگی با دیگران و همسویی با ارزشهای سازمانی) با عزت
نفس سازمانی کارکنان انجام گرفته است.
جامعه آماری تحقیق شامل بدنه
کارشناسی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در محدوده زمانی سال ١۳۹۲ است که
بهصورت نمونهگیری دو مرحلهای( خوشهای) انتخاب شدند.
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین معنویت در محیط کار و اشتیاق شغلی با نقش میانجی گری توانمندسازی روانشناختی انجام شده است.
جامعه
آماری شامل کلیه بهورزان شهرستان ارومیه است که با استفاده از روش نمونه
گیری تصادفی ساده ١۹۰ نفر بعنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند.
برای
گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد معنویت در محیط کار
میلیمن( ۲۰۰۳ )، پرسشنامه اشتیاق شغلی کبیرزاده( ١۳۹۲) و پرسشنامه
توانمندسازی روانشناختی اسپریترز( ١۹۹۵) استفاده شد.
براساس نتایج بدست آمده، معنویت در محیط کار بر اشتیاق شغلی تاثیر مستقیم دارد، همچنین معنویت در کار بر توانمندسازی روانشناختی تاثیرمستقیم دارد و در نهایت توانمندسازی روانشناختی بر اشتیاق شغلی تاثیر مستقیم دارد.
مدیران سازمانها باید در توانمندسازی بهورزان خود تلاش کرده و به این طریق بر اثربخشی و کارآمدی کارکنان مراکز بهداشتی بیفزایند.
بنابراین
توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیکهای موثر برای ارتقای بهره وری کارکنان و
استفاده بهینه از ظرفیتها و تواناییهای آنان در زمینه اهداف سازمانی
است.
از این رو توانمندسازی نیروی انسانی مفهومی روانشناختی است که به حالات، احساسات و باور افراد نسبت به شغل مربوط میشود.
منبع : مقاله معنویت در محیط کار
هدف از استقرار دولت الکترونیک ارایه آسان و سریع خدمات دولتی به شهروندان و کسب و کارها میباشد.
لذا
مقتضی است دولتها به مثابه نخستین گام برای استقرار دولت الکترونیک،
سیستمهای اینترنتی و گروه افزارها و سیستمهای جمعی را ایجاد و از آن
حمایت نمایند به عبارتی ایجاد ارتباط آسانتر و سریعتر مشتریان و کسب و
کارها به خدمات الکترونیکی و پرداخت هزینههای دریافت خدمات از سوی ایشان
مستلزم ایجاد و توسعه بانکداری الکترونیک به مثابه یکی از مهمترین
زیرساختهای دولت الکترونیک است.
در این مقاله از روش پیمایش استفاده
شده است و ۹۲ نفر از مدیران پایه بانک رفاه کارگران به عنوان نمونه آماری
جهت نظرسنجی انتخاب شده اند.
یافتههای پژوهش حاکی از آنست که، اولا
با توسعه بانکداری الکترونیک میزان پاسخگویی دولت به شهروندان، میزان
اعتماد شهروندان به دولت افزایش یافته و میزان تشریفات اداری کاهش مییابد
ولیکن افزایش شفافیت در سیستم ارایه خدمات دولتی مورد تایید قرار نگرفت و
ثانیا میان کاهش تشریفات اداری و افزایش سطح اعتماد مردم به دولت رابطه
معنی داری وجود دارد و ثالثا میان شفافیت در سیستم ارایه خدمات و سطح
اعتماد مردم به دولت و نیز میان پاسخگویی دولت به شهروندان و سطح اعتماد
مردم به دولت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه مفهوم دولت الکترونیکی ١ و تعمیموگسترش آن جزو مقولات ضروری کشور به شمار میآید.
این
فرآیند منتج به ابتکار عمل مبتنی بر تحول در سطحی وسیع در حوزه مدیریت
دولتی خواهد شد که با اهرمیکردن قابلیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در
سرویسهای مرتبط با دولت، به بسط و تحول خدمات عمومی با کیفیت و سرعت
بالا و نیز پشتیبانی از اهداف عالی توسعه اقتصادی و اجتماعی مرتبط با
شهروندان، همکاری متقابلکارگزاریها و ردههای مدیریت دولتی و مراجع
دولتی خواهد انجامید.
در این مقاله سعی شده است تا با معرفی ساختار و
لزوم شکل گیری دولت الکترونیک و نیز موانع موجود در پیاده سازی آن، به
ضرورت ایجاد و تحول اداره دولتها به شکل الکترونیکی پرداخته شود.
همچنین
مدلهایی نظیر مدل سازمان ملل و مدل لاینه – لی، که عمدهترین مدلهای
استقرار دولت الکترونیک در جوامع صنعتی و توسعه یافته میباشند معرفی
گردیدهاند
منبع : مقاله دولت الکترونیک
این مقاهل به بررسی تاثیرات رسانه بر فرهنگ میپردازد.
این
عوامل توانسته اکثریت مردم را جذب خود کرده و بیننی ان زیادی را به خود
اختصاص دهی، که از طریق آن تبادلات فرهنگی و مراودات بین المللیرا تسهیل
کرده است.
در پایان مرحله سوم، با کسب اجماع نخبگان در مورد مولفههای پژوهش، الگوی نهایی پژوهش ارایه گردید.
بررسی تاثیرات رسانه
بر فرهنگ سازی، ابتدا به تبیین لایههای شش گانه فرهنگ شامل: باورها،
ارزشها و هنجارها( به عنوان هسته فرهنگ) و نمادها و اسطوره ها،
آیینها و آداب و رسوم، و فناوری ها، مهارتها و نوآوریها( به عنوان
پوسته فرهنگ) میپردازد.
سپس با واکاوی مفهومی فرهنگ سازی مشتمل بر
فرهنگ پذیری( به معنای تاثیرگذاری بر هسته و پوسته فرهنگ) و فرهنگ گرایی(
به معنای تاثیرگذاری بر پوسته فرهنگ) و با بهره گیری از نظریههای
ارتباطی، به تجزیه و تحلیل تاثیرات فرهنگی رسانهها در عرصههای اندیشه
پردازی، ارزش گذاری، هنجار سازی، نماد سازی، جامعه پذیری، الگوسازی و
نوآوری رفتاری مبادرت میورزد و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که
رسانهها در عرصه هسته فرهنگ از توان تعلیمی و تثبیتی در زمینه فرهنگ
پذیری برخوردارند و در مورد پوسته فرهنگ دارای توان تغییر رفتارها و
الگوهای اجتماعی در جهت فرهنگ گرایی هستند.
نگارنده در پایان، استلزامات
چشم انداز مثبت فعالیتهای رسانهای در عرصه فرهنگ سازی را خاطرنشان
میسازدرایه شناختی نسبت به فرهنگ ورسانهها وارایه تعاریف مربوط به رسانه
وفرهنگ پرداخته میشود.
رابطه متقابل فرهنگ و رسانه
ریشه درتاریخ بشرداردبه گونهای که میتوان گفت:فرهنگ ورسانه
دوهمزادبشروازمقتضیات زندگی اجتماعی انسان بوده وهستنددرطول تاریخ انسان
برای انتقال پیام خود، رسانهها رابه کارگرفته وفرهنگ خودرانیزباآن گسترش
داده است وبرای ارتباط باهمنوعان خوداززبان که دستگاه پیچیده ارتباطی اس ت
کمک میگیردواین زبان خودرادراشکال مختلفی ازابتدایی تاپیچیده ( ازسکوت
وصحبت معمولی وایما واشاره گرفته تاروشن آتش وپدیدآوردن دردوسرانجام
اینترنت) نشان میدهد.
به عبارتی این فرهنگ است که زمینه اصلی ارتباط رافراهم میکند.
فرهنگ
ورسانه درارتباطی ودرتاثیردیالکتیکی ومتقابل، ترکیبی به نام انسان اجتماعی
راشکل میدهندکه به کنش ارتباطی بادیگران میپردازد .
انقلاب ارتباطات دردنیای جدیدمولدتحولات فرهنگی نیزبوده ورسانه به همراه خود، فرهنگ جدیدی راتولیدنموده است.
این فرهنگ خاص، پویا، تداومی وکاملاجدیدبوده وباعث همگرایی فرهنگی شده است.
منبع : مقاله رسانه